زندگی دفتریست از خاطره ها........
زندگی دفتریست از خاطره ها یک نفر دردل شب ،یک نفر دردل خاک ،یک نفر همدم خوشبختی هاست. یک نفرهمسفر سختی هاست. چشم تا بازکنیم عمرمان میگذرد ،ما همسفریم .کاش کسی تودلمون پانمیزاشت اگه پامیزاشت دلمون رو تنها نمیزاشت ،کاش اگه تنها میزاشت ردپاشو تو دلمون جانمیزاشت. قفس داران سکوتم راشکستند/ دل دائم صبورم راشکستند /به جرم پابه پایی عشق رفتند /پر وبال عبورم را شکستند /مرا از خلوتم بیرون کشیدند / چه بی پروا حضورم راشکستند /تمنا درنگاهم موج میزد /ولی رویای دورم راشکستند. صدای پایت خوش آهنگی بود برایم عمیقتراز مثنوی ،سکوتت گویاترین نجواهای عاشقانه و نگاهت صمیمی ترین پیوند. خانه های جدول زندگیم رادستان مهربانت یک به یک پرکرد و رمز جدول چنین بود : دوستم بدار اگر درتا بودی میزاشتمت روی چشام حالا که یدونه ای جات تو قلبمه. لحظه دیدار نزدیک است،باز من دیوانه ام ،مستم ،بازمیلرزد دلم دستم ،بازمیگویی در جهان دیگری هستم. برخاک بخواب نازنینم تختی نیست ،از پاکی اشکای خودفهمیدم لبخند راز خوشبختی نیست فقط اسمی بجامانده از آنچه بودم وهستم . دلم چون دفترم خالی قلم خوشکیده دردستم.گره افتاده درکارم،به خودکرده گرفتارم،بجز درخود فرورفتن چه راهی پیش رو دارم.رفیقان یک به یک رفتن مرا باخود رها کردند.همه خود درد من بودند،گمان کردم که همدردند. یادت باشه...... گاهی وقتهامثلا آخرشبها که میخوای بخوابی ،یه دل تنهایی هست که یکم اونورتر برای تو داره میتپه. صدایت دربرابر صدایم پرصداست، چشمانم در برابرچشمانت نابیناست.خنده هایم در برابرخنده هایت خالیست پس بدان بی تو هیچم،تنهایم نگذار تا باتو هم آواز شوم. از پشت شیشه های بزرگ دلتنگی، گریه میکنم وآرزو میکنم که کاش برای یک لحظه،فقط یک لحظه آغوش گرمت را احساس کنم. میخواهم سر روی شانه های مهربانت بگذارم تادیگر ازگریه گم نشوم.. تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست /حاجت به بیان نیست که آرزوی تو پیداست /من تشنه یک لحظه تماشای توهستم اما ///افسوس/// فاصله ،عشق های معمولی را ازبین میبرد وعشق های بزرگ را شدت میبخشد. مانند باد که شمع راخاموش و آتش را شعله ور میسازد.پس بیافاصله ها راکم کنیم تا از غم عشقمون کم کنیم. گر دلی دارم بدان در دست توست،/گر تنی دارم بدان سرمست توست،/گر دلم رابشکنی بادست خود،دل نگیرم ازتو چون دل هم مست توست. صدای یک بوسه به بلندای گلوله توپ نیست اما انعکاس آن مدتها باقی میماند.پس عزیزم میبوسنت تا عشق من مدتها در قلبت انعکاس داشته باشد. عشق رابشناس تا شادی رابشناسی.بدون عشق شادی وجود ندارد. نمی توانم بی تو نشان دهم که دوستت دارم ، زمان این را نشان خواهد داد. حکایت من حکایت کسی است که عاشق دریا بود اما قایق نداشت /دلباخته سفر بود اما همسفر نداشت/ حکایت کسی است که زجر کشید اما ضجه نزد/ زخم داشت ولی ناله ای نکرد/ نفس کشید اما همنفس نداشت/ خندید اما غمش را کسی نفهمید.
درباره خودم
پیوندهای روزانه
abhariha.parsiblog.com [1]
مهندسی شبکه های کامپیوتری [5] IRAN ICT نجوای شبانه [1] moshavere [1] همه چیز،از همه جا [7] Donlowd , aks , barname [4] sharabe eshg [4] Sick of love [7] [آرشیو(9)] لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
لینک دوستان
آمار وبلاگ
بازدید امروز :2
بازدید دیروز :0 مجموع بازدیدها : 17446 خبر نامه
وضعیت من در یاهو
جستجو در وبلاگ
|